زارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پریشانحال، ضعیف، ناتوان، نحیف، نزار ۲. صرع، غش ۳. تضرع، زاری، فغان، ناله ۴. بیچاره، خوار، زبون
حرامزاده، حرامزادهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خشوک، خطاییبچه، خطازاده، روسپیزاده، زنازاده، سند، سندره، غیرزاده، ناپاکزاده، نامشروع، ولدالزنا ≠ حلالزاده ۲. تودار، حقهباز، حیلهگر، زیرک، محیل ≠ صاف و صادق
آیینفرهنگ مترادف و متضاد۱. رسم، روال، روش، شیوه، عادت، منوال ۲. دین، شرع، شریعت، طریقت، کیش، مذهب ۳. طریقه، مسلک، مشرب، نحله ۴. سنت، قاعده، قانون، مراسم، مقررات، نظم، هنجار ۵. آذینبندی