زیرکیفرهنگ مترادف و متضادبصارت، بصیرت، چارهگری، دها، شطارت، فراست، فطنت، کیاست، هشیاری، هشیاری، هوش، هوشمندی، هوشیاری ≠ پخمگی
زیرکفرهنگ مترادف و متضاد۱. باذکاوت، باهوش، بیدار، تیزخاطر، تیزرای، تیزهوش، خردمند، دانا، داهیه، داهی، ذکی، زرار، زرنگ، عاقل، فرزانه، فطن، مراقب، مواظب، نبیل، نبیه، وقاد، هوشمند، هوشیار
زاریفرهنگ مترادف و متضاد۱. افغان، الحاح، بیتابی، تضرع، ضجه، ضرع، فغان، گریه، لابه، ناله، ندبه ۲. بیچارگی، خواری
باریکبینیفرهنگ مترادف و متضادتدقیق، دقتفکر، زیرکی، کنجکاوی، موشکافی، نازکاندیشی، نکتهبینی، نکتهسنجی، هوشمندی، هوشیاری