معنی زیان رساندن

جست‌وجوی مشابه

آسیب، اضرار، تغابن، خسارت، خسران، صدمه، ضرر، غبن، فسوس، گزند، لطمه، مضرت ≠ بهره، سود، منفعت، نفع

۱. لسان ۲. کلام، لهجه ۳. اصطلاح

۱. دوران، روزگار، زمانه ۲. دوره، عصر، عهد، فصل، موسم، نوبت، هنگام ۳. فرصت، مجال، وقت ۴. مدت، موعد

بابرکت، بس، بسیار، بیشمار، بینهایت، جزیل، خیلی، عدیده، فراوان، کثیر، معتنابه، مفرط، وافر، هنگفت

بند، سرج، فتراک

۱. آسیب رساندن، گزند رساندن، صدمه زدن ۲. ضرر زدن، زیان وارد آوردن

۱. متضرر شدن، زیان کردن، ضرر کردن، خسارتکشیدن، خسارت خوردن ≠ خسارت گرفتن ۲. لطمه خوردن، آسیب دیدن، صدمه دیدن ≠ لطمهزدن، آسیب رساندن

ضرر کردن، زیان دیدن ≠ نفع بردن، سود کردن

۱. زیان زدن، ضرر زدن، زیاندیده کردن، خسارتدیدن ۲. گول زدن

خسارت، خسران، زیان، ضرر