زیادفرهنگ مترادف و متضادبابرکت، بس، بسیار، بیشمار، بینهایت، جزیل، خیلی، عدیده، فراوان، کثیر، معتنابه، مفرط، وافر، هنگفت
تفریط کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زیادهروی کردن، افراط کردن ۲. کوتاه آمدن، کوتاهی کردن ۳. به هدر دادن، تلف کردن، ضایع کردن، تباه کردن
مبالغه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زیادهروی کردن، تندروی کردن، افراط کردن، اغراق کردن ۲. کوشش بسیار کردن، جهد بسیار کردن ≠ تفریط کردن
تفریطفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسراف، افراط، تبذیر، زیادهروی، کوتاهی، ولخرجی ≠ افراط ۲. تباهی، تضییع، ضایعسازی ۳. کوتاه آمدن، کوتاهی کردن ۴. برباد دادن، تباه کردن، تلف کردن، ضایع ساختن