زیادفرهنگ مترادف و متضادبابرکت، بس، بسیار، بیشمار، بینهایت، جزیل، خیلی، عدیده، فراوان، کثیر، معتنابه، مفرط، وافر، هنگفت
بالافرهنگ مترادف و متضاد۱. اوج، راس، زبر، سر، صدر، علو، فراز، فوق ≠ پایین، زیر، فرود ۲. مافوق ۳. قامت، قد، هیکل ۴. بلندا، بلندی ۵. عرشه ۶. بلند، رفیع ۷. والا ۸. صدر ۹. زیاد، گران، بیش
چربیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. افزون شدن، زیاده شدن، سنگینتر شدن، فزونی یافتن ۲. چیره شدن، چیرگی یافتن، غالب شدن، غلبهیافتن ۳. برتری داشتن، برتری یافتن، رجحانداشتن، سر بودن، سر شدن