زوالفرهنگ مترادف و متضاداضمحلال، افول، انحطاط، انحلال، انقراض، انهدام، بطلان، ستردگی، سقوط، عدم، محو، مرگ، نابودی، نسخ، نقص، نقصان، نیستی، هلاک
زوالناپذیرفرهنگ مترادف و متضادباقی، پایا، پایدار، جاوید، جاویدان، جاوید، سرمد، فناناپذیر، قیوم، لایزال، ماندنی، مستدام، نوشه
تباهیپذیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. زوالپذیر، نابودشونده، ضایعشدنی، فانی، فناپذیر، میرا ≠ تباهیناپذیر ۲. فاسد شدنی، فسادپذیر ≠ فاسدناشدنی، فسادناپذیر