بهرهمندفرهنگ مترادف و متضادبرخوردار، بهرهور، رستیخوار، کامیاب، متمتع، محتظی، محظوظ، مستفید، مستفیض، منتفع ≠ بیبهره، محروم
مهوش، مهوشفرهنگ مترادف و متضادزهرهجبین، زیبا، ماهرخ، ماهرو، مهپیکر، مهجبین، مهرخ، مهرو، مهسا، مهسیما، مهلقا