زرنگفرهنگ مترادف و متضاد۱. باهوش، داهی، زیرک ۲. جلد، جلید، چابک، چالاک، چست، ، فرز ۳. درسخوان ۴. رند ۵. زبردست، ماهر ۶. زبل، شیطان ≠ تنبل
زنفرهنگ مترادف و متضاد۱. امراء، نسا ۲. بانو، جفت، حرم، زوجه، عیال، متعلقه، منکوحه، همسر ۳. پردگی، مستوره ≠ مرد، همسر
مزاوجت کردنفرهنگ مترادف و متضادازدواج کردن، زن گرفتن، وصلت کردن، مناکحت کردن، زناشویی کردن، همسر گزیدن
تاهلفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازدواج، زنخواهی ۲. ازدواج کردن، زن کردن، زن گرفتن، عیال اختیار کردن ≠ تجرد ۳. همسرداری، زناشویی ۴. همسر گرفتن ≠ طلاق