21 مدخل
۱. پناه، زینهار ۲. امان، مهلت
زنباز، زنپرست، زندوست
اکسید، زنگ
زنگارگون، سبزرنگ
امان، زنهار
پناهجو، زنهاری، زینهاری، متحصن، ملتجی
پناهجو، زنهارخواه ≠ زنهارده
۱. پناه، حمایت، زنهار، کنف، مهلت، نگهداری ۲. تامین، فرجه ۳. امن، ایمن، مصون
۱. بسته، سپرده، ودیعه ۲. درستکاری، راستی ۳. زنهار ≠ خیانت