20 مدخل
۱. حراثت، حرث، زرع، فلاحت، کاشت، کشاورزی، کشت ۲. زراعت، مزرعه
دهقان، زراع، فلاح، کشاورز، کشتگر
زراعت، غرس کردن، فلاحت، کشتن، نشا کردن، نشاندن
حراثت، زراعت، کاشت، کشاورزی، کشتکاری، کشتوزرع
حراثت، زراعت، زرع، فلاحت، کشاورزی، کشت
حرث، زراعت، زرع، فلاحت، کاشت، کشت
۱. زراعت کردن ۲. عقد زراعت