زبونفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیچاره، درمانده، عاجز، ناتوان ۲. حقیر، خفیف، خوار، ذلیل ۳. پست، جلب، سقط، فرومایه، ناکس ۴. مغلوب ۵. ضعیف، ضعیفالنفس، نژند
خاکبرسرفرهنگ مترادف و متضاد۱. بینوا، درمانده، بدبخت، بیچاره ۲. ذلیل، خوار ۳. زبون، توسریخور، مصیبترسیده، آفتزده