ظاهریفرهنگ مترادف و متضاد۱. صوری، قشری ۲. بیرونی، داخلی، سطحی ۳. ظاهربین ۴. ظاهرگرا، قشرگرا ≠ باطنی، ۵. درونی
زاریفرهنگ مترادف و متضاد۱. افغان، الحاح، بیتابی، تضرع، ضجه، ضرع، فغان، گریه، لابه، ناله، ندبه ۲. بیچارگی، خواری
خروشانفرهنگ مترادف و متضاد۱. زاریکنان، غلغلهکنان، خروشنده، غوغاکنان، فریادکنان، نالان ۲. پرخروش، پرتلاطم، متلاطم ≠ آرام