روشفرهنگ مترادف و متضادآیین، ادب، اسلوب، باب، راه، رسم، رفتار، روال، روند، رویه، سبک، سنت، سیاق، سیر، سیرت، سیره، شعار، شیوه، طرز، طریق، طریقت، طریقه، طور، عادت، قاعده، قانون، متد، مذ
کدخداییفرهنگ مترادف و متضاد۱. دهبانی، دهداری، کدیوری ۲. ایلبیگی ۳. ریشسفیدی، کدخدامنشی ۴. آقایی، مردی، زوجیت ۵. پیشکاری ۶. ریاست ≠ کدبانویی
سیمفرهنگ مترادف و متضاد۱. رشته فلزی هادی(الکتریسیته و سیگنالها)، مفتول فلزی ۲. نقره، فضه ≠ زر ۳. سکه، پول ۴. سفید ۵. چرک، عفونت، ریم
مسنفرهنگ مترادف و متضادبزرگسال، پیر، جاافتاده، ریشسفید، زال، سالخورده، سالدیده، سالمند، شیخ، فرتوت، کلانسال، کهنسال، معمر ≠ برنا، جوان، خردسال
سالارفرهنگ مترادف و متضاد۱. باشلیق، سپهسالار، سردار، فرمانده ۲. پیر، ریشسفید، کهنسال، مسن ۳. رئیس، سرور، شاه ۴. بزرگ، مهتر ۵. رهبر ۶. ممتاز، برجسته، عالی