30 مدخل
۱. جراحت، خستگی، زخم، والانه ۲. لحیه، محاسن
۱. زخم، قرح ۲. محاسن
استهزا، تمسخر، شوخی، لودگی، مسخره
تمسخرآلود، مسخرهآمیز، تمسخرآمیز
ریش، محاسن
استهزا، ریشخند، مسخره، هجو ≠ جد
تمسخرآلود، ریشخندآمیز، طنزآمیز، مسخره، مسخرهآلود، مسخرهآمیز ≠ تحسینآمیز
۱. ریشخند، استهزا، مسخره، تمسخر ۲. دست انداختن
سبیلدار ≠ ریشو، ریشدار