معنی ریاضی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

راضی

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. رضا، قانع، متقاعد ۲. خرسند، خشنود ۳. خوشدل ≠ ناراضی

ریاضت

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. سختی، مرارت ۲. تمرین، مشق، ممارست ۳. سعی، مجاهدت، مجاهده

ریاضتکش

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. مرتاض ۲. زاهد، زهدگرا

جست‌وجوی متن

جبر

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. ضرورت ۲. اجبار، زور، ستم، ظلم، عنف، فشار، قهر ۳. ریاضی ≠ اختیار، تفویض

حساب

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آمار، شمارش، شماره، شمار ۲. اندازه، تعداد، حد، عده ۳. سیاهه، بیلان ۴. محاسبه، شمردن ۵. ریاضی ۶. بدهی، قرض ≠ طلب، بستانکاری ۷. صورت حساب ۸. تخمین، برآورد ۹. ق

مرتاض

فرهنگ مترادف و متضاد

ریاضتکش، زهدگرا

بسندهکار

فرهنگ مترادف و متضاد

قانع، راضی، خشنود

تن در دادن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. راضیشدن، رضایت دادن ۲. تسلیم شدن ۳. پذیرفتن، قبول کردن ≠ رد کردن، نپذیرفتن