معنی رک و پوست کنده

جست‌وجوی مشابه

آشکار، بیپروا، بیپرده، بیتعارف، بیتکلف، ساده، صافوپوستکنده، صریح ≠ درلفافه

آشکارا، بهوضوح، بهتصریح، باصراحت، رک، تصریحاً، صراحتاً، صریحاً، واضح ≠ تلویحاً

۱. آشکار، بیپروا، بیرودربایستی، صریح، باصراحت، بالصراحه ۲. رک،

۱. بیتعارف، خودمانی، بیپیرایه، ساده ۲. رک، صریح ≠ متکلف

بالصراحه، بیپرده، تصریحاً، رک، صریحاً، صریح ≠ تلویحی، درلفافه

۱. آشکار، بیپرده، رک، روشن، عیان، قطعی، گویا، واضح ۲. رکگو ۳. بالصراحه، صراحتاً ≠ غیرصریح