رفتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. حرکت کردن، ذهاب، عازمشدن، کوچ کردن، نقلمکان کردن ۲. سپریشدن، گذشتن ۳. شباهتداشتن، شبیهبودن ≠ آمدن، ایاب
بالا رفتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. افزایش یافتن، افزوده شدن ۲. ترقی کردن ۳. ساخته شدن، برافراشته شدن ۴. سر کشیدن، نوشیدن
پاک کردنفرهنگ مترادف و متضادپالایش، پالودن، تطهیر، تمیز کردن، تنظیف، روفتن، زدودن، ستردن ≠ آلودن، کثیف کردن
طفره رفتنفرهنگ مترادف و متضادطفره زدن، تعلل کردن، سردواندن، اهمالکاری کردن، در رفتن، سستی کردن ≠ اقدام کردن، عمل کردن، دستیازیدن