معنی روغن | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. پیه، چربی، دهن، زیت ۲. مرهم

چرب، روغنی

۱. رقیق، سیال، مایع ۲. جاری، ساری، متداول ۳. جان، روح، نفس ۴. سلیس، شیوا ۵. راهی، روانه، عازم ۶. لینت، نرمی ≠ جامد

جانبخش، جانپرور، جانفزا، روحافزا، روحانگیز، روحبخش، روحپرور

چرب، روغنی

چربی، روغن، زیت

چرب کردن، روغنمالی، روغن مالیدن، روغنمالی کردن

چربی، روغن، زیت

۱. روغنآلود، روغندار، روغنی ۲. پرروغن ۳. پیهدار ۴. بهتر، مرغوبتر ۵. دلپذیر، خوشآیند، مطبوع، شیرین