روشفرهنگ مترادف و متضادآیین، ادب، اسلوب، باب، راه، رسم، رفتار، روال، روند، رویه، سبک، سنت، سیاق، سیر، سیرت، سیره، شعار، شیوه، طرز، طریق، طریقت، طریقه، طور، عادت، قاعده، قانون، متد، مذ
روفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهره، رخ، رخسار، سیما، صورت، عارض، وجه ۲. پررویی، گستاخی، وقاحت ۳. رویه، سطح، عرشه ≠ پشت، ظهر
تارفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاریک، تیره، ظلمانی، مظلم ≠ روشن، شفاف ۲. خفه، کدر، گرفته ≠ شفاف، منیر ۳. سیاه، مشکی، غبارگرفته ۴. ساز ۵. سیم ۶. تاره، رشته، نخ ≠ پود ۷. تارک، فرقسر، مفرق ۸.
اسلوبفرهنگ مترادف و متضادراه، روش، رویه، سبک، سیاق، شیوه، طرز، طریق، طریقه، گونه، متد، نحو، نمط، نهج، وضع
روالفرهنگ مترادف و متضادراه، روش، روند، سیاق، سیرت، سیره، شیوه، طریقه، طور، گونه، متد، مشی، منوال، نحو، نمط، نهج، هنجار
سانفرهنگ مترادف و متضاد۱. روش، طرز، گونه، نمط ۲. رژه، مارش، مشق ۳. قرین، مانند، مثل ۴. رسم، قاعده، قانون ۵. پاره، حصه ۶. خوی، عادت