حدوثفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیدایش، نوپیدایی، نوظهوری ≠ قدم ۲. وقوع ۳. اتفاق افتادن، روی دادن ۴. به وجود آمدن، حادث شدن، پدیدآمدن، ایجاد شدن
بر افتادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. از میان رفتن، نابود شدن، نابود گشتن، نیست شدن، ورافتادن ≠ روآمدن ۲. ملغا، منسوخ گشتن، منسوخ شدن، متروک شدن ≠ متداول شدن، رایج گشتن، بابشدن ۳. قلعوقمع شدن، من
مباح کردنفرهنگ مترادف و متضادحلال کردن، روا دانستن، جایز دانستن، مجاز کردن، جایز شمردن ≠ تحریم، مکروه دانستن