بفرمانفرهنگ مترادف و متضاد۱. رهوار ≠ بدلجام، سرکس ۲. رام، فرمانبردار، مطیع ≠ نافرمان حسبالامر، بفرموده
مطیعفرهنگ مترادف و متضادتابع، تسلیم، رام، رهوار، سربهراه، زیردست، سازگار، فرمانبر، فرمانبردار، مطاوع، منقاد، وابسته ≠ سرکش، نافرمان