رمیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دورشدن، رمش، رم کردن ۲. فرار کردن، گریختن، گریزانشدن ۳. استیحاش، ترسیدن، وحشت کردن ۴. احتراز کردن، دوریگزیدن
تالففرهنگ مترادف و متضاد۱. دلجویی، دمسازی، خوگری، دوستی، الفتگیری، الفتیابی ۲. الفتیافتن، خوگر شدن، خو گرفتن، دمساز شدن، دوست شدن ≠ رمیدن، رمیده شدن
تنافرفرهنگ مترادف و متضاد۱. انزجار، بیزاری، نفرتزدگی، دلزدگی، رمیدگی، ناسازی، نفرت ≠ تمایل ۲. ازهم رمیدن، از هم بیزاری جستن، دوری جستن ≠ متمایل شدن، راغب گشتن