معنی رضایت دادن با تکان سر

جست‌وجوی مشابه

تراضی، خشنودی، رضا، رضامندی، قبول

بیرق، پرچم، درفش، علامت، علم، لوا

۱. احترام، ادب، اعتنا، بزرگداشت، پاس، تکریم، توجه، حرمت، مراعات، مراقبت، ملاحظه، نگرش، وقع ۲. چرانیدن

حدیث، حکایت، داستان، نقل

۱. راضیشدن، رضایت دادن ۲. تسلیم شدن ۳. پذیرفتن، قبول کردن ≠ رد کردن، نپذیرفتن

اجابت کردن، پذیرفتن، پسندیدن، تصدیق کردن، راضیشدن، رضایتدادن ≠ رد کردن

خشنودی، رضایت

۱. خشنودی، رضایت، رضایتمندی ۲. ازهم راضی شدن

ارضا، خرسند، خشنودی، رضایت، قانع، قناعت