خشنودیفرهنگ مترادف و متضادارضا، تراضی، خرسندی، خوشحالی، رضامندی، رضایت، شادمانی، شادی ≠ ناخشنودی، ناخرسندی
قناعتفرهنگ مترادف و متضاداقتصاد، اقناع، امساک، بسندگی، بسندهکاری، خرسندی، رضامندی، صرفهجویی، کفنفس، مناعتطبع
رضوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارم، بهشت، جنان، جنت، جنت، خلد، فردوس، مینو ۲. خشنودی، رضامندی ۳. پذیرش، قبول
قبولفرهنگ مترادف و متضاداجابت، استجابت، باور، پذیرش، پسند، تایید، تراضی، تصدیق، تصویب، تقبل، توافق، رضا، رضامندی، رضایت، صوابدید ≠ رد