رشیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالغ، عاقل، کبیر ۲. بلندبالا، بلندقامت، خوشقدوقامت، رشیق ۳. دلیر، شجاع، گرد
رادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. جوانمردی، حریت، حمیت، فتوت، مردانگی ۲. بخشنده، کریم ۳. دلاوری، شجاعت ۴. افتاده، ساقط ≠ ناجوانمردی
بزرگسال، بزرگسالفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالغ، رشید ۲. پیر، جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کلانسال، مسن ≠ خردسال
برومندفرهنگ مترادف و متضاد۱. بارور، مثمر، میوهدار ۲. قوی، رشید، نیرومند محکم ۳. برخوردار، بهرهور، کامروا، کامیاب ۴. خرم، شاداب ۵. آبرومند
بزرگ شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. رشد کردن، نمو کردن ۲. بالغ شدن، برومند شدن، رشید شدن ۳. تنومند شدن، جسیم شدن، گندهشدن ≠ کوچک شدن ۴. چاق شدن، فربه شدن ≠ لاغر شدن ۵. ستبر شدن، ضخیم شدن، کلفتش