رامفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمخته، اهل، تابع، دستآموز، فرمانبردار، مانوس، مطیع، منقاد ۲. نرمشانه ۳. آرام ≠ وحشی، سرکش
اهلفرهنگ مترادف و متضاد۱. سزا، صلاحیتدار، مطلع، وارد ۲. رام، سزاوار، صالح ۳. اهالی، بومی، تبعه، ساکن ≠ نااهل
بدلگامفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدلجام، بدرام ≠ خوشلگام ۲. چموش، سرکش ۳. نابهفرمان، نافرمان ≠ مطی، بفرمان ۴. خیرهسر، سختسر، گردنکش، یاغی ≠ تسلیم، رام