رزمآورفرهنگ مترادف و متضادپرخاشگر، جنگآزموده، ، جنگاور، جنگجو، دلیر، رزمآزما، رزمتوز، ، رزمجو، غوغایی، فتنهجو
رامفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمخته، اهل، تابع، دستآموز، فرمانبردار، مانوس، مطیع، منقاد ۲. نرمشانه ۳. آرام ≠ وحشی، سرکش
ناوردفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرزم، آورد، جنگ، رزم، ستیز، نبرد ۲. جولانگاه، رزمگاه، عرصه، میدان ۳. جولان
نوعفرهنگ مترادف و متضاد۱. سنخ، صنف، قسم، گونه ۲. جنس، جور، رقم، روش، سیاق، طرز، قبیل، قسم، قماش ۳. تیره، گونه