رخفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهره، رخسار، رخساره، رو، سیما، صورت، عارض، عذار، قیافه، وجه ۲. برج، قلعه ۳. پهلوان، جنگجو، گرد ۴. سیمرغ، عنقا
رختفرهنگ مترادف و متضاد۱. پوشاک، جامه، لباس ۲. اثاثالبیت، اثاثه، اسباب، اشیا، باروبنه، دارایی ۳. کالا، متاع