36 مدخل
اولویت، برتری، ترجیح، تفضل، تفوق، تقدم، رجاحت، مزیت
آلست، پا، لنگ
آرزو، امل، امید، امیدواری، توقع، چشمداشت ≠ یاس
برتریدادن، رجحان دادن، اولویت دادن
برتری دادن، برتر شمردن، رجحان دادن، مزیت قائل شدن
افضل دانستن، برتریدادن، رجحان دادن، فضیلت قائل شدن
۱. برتری داشتن، رجحان داشتن، امتیاز داشتن ۲. اولویت داشتن
۱. ترجیح دادن، رجحان دادن، مقدم شمردن ۲. پیش انداختن، جلو انداختن