معنی ربیب الدولة

جست‌وجوی مشابه

۱. بهار، بهاران ≠ تموز ۲. خریف

۱. حریف، مدعی، معارض، هماورد، همچشم ۲. موکل ۳. مراقب، نگهبان

اشتباه، تردید، حقه، ریو، سالوس، شبهه، شک، ظاهرنمایی، فریب

ابهام، احتمال، اشکال، التباس، تردد، تردید، دودلی، ریب، شبهت، شک، ظن ≠ یقین

۱. ربیبه، شیرده، ماماچه، مرضع، مرضعهماما ۲. پرستار

ابر، رباب، غمام، غمامه، میغ

دایه، ربیبه، مرضع، مرضعه ≠ شیرخوار

دایه، ربیبه، شیرده، مرضعه