پیشوافرهنگ مترادف و متضادامام، حاکم، راهبر، راهنما، رئیس، رهبر، زعیم، سالار، سر، سرور، سردار، سرپرست، سلسلهجنبان، شیخ، عمید، قاید، قدوه، کامل، کلانتر، لیدر، مرشد، مراد، مقتدا، مولا، مهت
امامفرهنگ مترادف و متضاد۱. معصوم ۲. ولی ۳. پیشرو، پیشوا، راهبر، راهنما، رهبر، شیخ، قاید، قدوه، قطب ۴. پیشنماز ≠ ماموم
بلدفرهنگ مترادف و متضاد۱. دلیل راه، دلیل، راهبر، راهنما، هادی ۲. آشنا، مطلع، وارد، واقف ۳. دیار، شهر، مدینه، ولایت ۴. منطقه، ناحیه