رادفرهنگ مترادف و متضاد۱. جوانمرد، حر، فتا ۲. باهمت، بخشنده، سخی ۳. دلاور، دلیر، شجاع ۴. حکیم، خردمند، دانشمند، فاضل ≠ ناجوانمرد
پردهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پوشش، حجاب، ستر، غشا، غطاء ۲. لایه ۳. راه، گاه، مقام، نغمه، نوا ۴. صحنه، نقش ۵. تابلو ۶. چادر، خرگاه، خیمه ۷. اندرون، حرم، حرمسرا
چمفرهنگ مترادف و متضاد۱. خرام، نازخرام ۲. راه، روش، شیوه، طرز، ۳. قلق، لم، فوتوفن، شگرد ۴. رگ خواب، نقطه ضعف ۵. سبب، جهت، دلیل، انگیزه، علت ۶. داب، عادت ۷. بزه، تقصیر، جرم، گناه ۸. س
اسلوبفرهنگ مترادف و متضادراه، روش، رویه، سبک، سیاق، شیوه، طرز، طریق، طریقه، گونه، متد، نحو، نمط، نهج، وضع