پابرجافرهنگ مترادف و متضاد۱. استوار، برقرار، پایدار، ثابت، ثابتقدم، راسخ، قرص، محکم، مستقر ۲. دایم، جاوید، همیشگی ≠ سست ۳. موقتی
استوارفرهنگ مترادف و متضادامین، برقرار، پابرجا، پایدار، ثابتقدم، ثابت، خللناپذیر، دایم، درستکار، درست، راسخ، رزین، سخت، سفت، قائم، قایم، قرص، قویم، متقن، متین، محکم، مدام، مستحکم، مستقر،
محکمفرهنگ مترادف و متضاد۱. استوار، بادوام، پابرجا، پایدار، ثابت، سدید، قایم، قرص، مستحکم، مقاوم، مستقر، مضبوط ۲. سخت، سفت، شدید، فشرده، صلب ۳. جزم، راسخ ۴. قانعکننده، متقن، متین، مستدل