رادفرهنگ مترادف و متضاد۱. جوانمرد، حر، فتا ۲. باهمت، بخشنده، سخی ۳. دلاور، دلیر، شجاع ۴. حکیم، خردمند، دانشمند، فاضل ≠ ناجوانمرد
مساهرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. شبزندهداری، بیتوته، شببیداری ۲. شب را باهم به روز آوردن، شبزندهداری کردن
سبحانفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنزیه ۲. تنزیه کردن ۳. سبحاناله گفتن، خدا را به پاکییاد کردن ۴. پاک بودن، پاکیزه کردن ۵. پاک، منزه