معنی راحت | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. آرام، آسوده، ساکت، فارغ، فارغالبال، فارغبال ۲. آسایش، آسودگی، استراحت، سلامت، عیش، فراغ ≠ ناراحت، مشقت

آرامش، آرمیدگی، آسایش، آسودگی، خاطرجمعی، رفاه ≠ تعب، ناراحتی

آسایشجو، راحتطلب، عافیتخواه، عافیتطلب ≠ مخاطرهجو

۱. آرام، راحت ۲. خاطرجمع، فارغ ۳. بیخیال، فارغالبال، فارغبال ۴. مرفه ۵. خلاص، سبکبار ۶. بیحرکت، ساکن ۷. آرمیده ۸. مرده ۹. مدفون

آرام، آسوده، راحت

۱. سایهپرورده، راحتطلب، تنآسا، سایهنشین ۲. آسوده ۳. مفتخور

عافیتطلب، آرامشخواه، راحتطلب، صلحجو ≠ عافیتسوز، مخاطرهجو