ذوقفرهنگ مترادف و متضاد۱. استعداد، قریحه ۲. سلیقه، مشرب ۳. حالوهوا، حال، دماغ، شور، شوق، مذاق، وجد ۴. چشایی، چشیدن
حلفرهنگ مترادف و متضاد۱. ذوب، گداختن، گدازش ۲. آب، محلول ۳. باز کردن، فیصله دادن، گشودن ۴. تحلیل ۵. جواب، پاسخ، جوابیابی ۶. مستحیل ≠ عقد