بزهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثم، خطا، خطیئه، ذنب، گناه، معصیت ≠ ثواب ۲. تقصیر، جرم، جنایت ۳. حیف، جور، ستم
تقصیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثم، بزه، جرم، حرج، خبط، خطا، خطیئه، ذنب، گناه، معصیت، وبال ۲. قصور، کوتاهی ۳. عیب ۴. کوتاه کردن، ۵. سستی ورزیدن، کوتاهی کردن، قصور ورزیدن ۶. خطا کردن
گناهفرهنگ مترادف و متضاداثم، بزه، تقصیر، جرم، جنایت، حرج، خبط، خطا، ذنب، زلت، سیئه، کبیره، معصیت، منکر ≠ حسنه