51 مدخل
۱. پژمرده، پلاسیده، خشکیده ۲. ضعیف، لاغر، نزار
اصل، جبلت، جوهر، خمیره، سرشت، شخص، طبیعت، طینت، فطرت، کنه، گوهر، نهاد
اساساً، بالفطره، فطرتاً
جبلی، خداداده، طبیعی، غریزی، فطری
۱. ذکرکننده، روضهخوان ۲. وردگو ۳. یادکننده
ذائقه، چشایی، مذاق
ذاهب، راهگذر، راهی، رهرو، سالک
ذاتالریه، ذاتالجنب
ذاتی، فطری ≠ عارضی، اکتسابی
ذاهل، ناسی