خودراییفرهنگ مترادف و متضاداستبداد رای، خودخواهی، خودسری، خودکامگی، دیکتاتورمنشی، دیکتاتوری، ستیهندگی ≠ دموکراتمنشی
خودسرانهفرهنگ مترادف و متضادخودکامانه، دیکتاتورمابانه، دیکتاتورمنشانه، گستاخانه، لجوجانه، مستبدانه ≠ دموکراتمنشانه
خلیعفرهنگ مترادف و متضاد۱. خودرای، خودسر، خودکام، خودکامه، دیکتاتور، گستاخ، نافرمان ≠ بفرمان، مطیع ۲. نابسامان ۳. کودک مطرود، فرزند طرد شده، عاق، نابفرمان، کودک شرور، ۴. صیاد ۵. غول ۶.