دردانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. در، مروارید ۲. سوگلی، عزیز، عزیزکرده، نازدانه، نورچشم ۳. فرید، یکتا، یکدانه ۴. لوس، ننر
دیوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. داره، دفترخانه، محکمه، وزارتخانه ۲. دفتر، سفینه، مجموعه ۳. دیوها، شیاطین ۴. دولت
مخبطفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشفته، پریشان، درهم ۲. تباه، فاسد ۳. پریشانعقل، دیوانه، مجنون، پریشانحواس، مخبول ≠ عاقل، سالم