372 مدخل
بیعت، خانقاه، صومعه، عبادتگاه، کنشت، معبد
۱. دراز، دور، طولانی، متمادی، مدید ۲. تاخیر ≠ زود، گاه
دیگر، سایر
تقاص، خونبها
آیین، شرع، شریعت، کیش، کیش، مذهب، نحله
دیر، کنشت، کنیه، معبد(یهود و نصارا)
دیر، صومعه، عبادتگاه، کنیسه، معبد
۱. دیر کردن، درنگ کردن ۲. دیر شدن ۳. وقفهافتادن، عقب افتادن
بیعت، خانقاه، دیر، عبادتگاه، عبادتخانه، معبد
۱. طولانی کردن ۲. دیر کردن