18 مدخل
چشمانداز، فراچشم، مطمح، منظر، نظرگاه
دادسرا، دادگستری، عدلیه، محکمه
دیدبان، دیدهور، قراول، مراقب، نگهبان، یزک
پاسداری، دیدبانی، دیدهوری، کشیک، مراقبت
چشمانداز، دیدگاه، منظر، منظره
۱. جهت، دیدگاه، لحاظ، نظر، وضع ۲. گنجایش
۱. دید، ملاحظه، نظر، نگرش ۲. دیدگاه، زاویه، منظر