دژمفرهنگ مترادف و متضاد۱. افسرده، اندوهناک، اندوهگین، پریشانحال، مضطر، مغموم ۲. خشمگین، عصبی، غضبناک ≠ شاد
پریشانحالفرهنگ مترادف و متضادآشفته، آشفتهخاطر، افسرده، بدبخت، بینوا، پریشان، پریشانخاطر، دژم، زار، سراسیمه، شوریده، مشوش، مضطرب ≠ آسودهخاطر
مضطرفرهنگ مترادف و متضاد۱. پریشان، تنگدست، فقیر، تهیدست ۲. بیچاره، درمانده ۳. دژم ۴. ناچار، مجبور، ناگزیر
تیرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاریک، تار، دیجور، ظلمانی، مظلم ≠ روشن ۲. اسود، سیاه، سیهفام، قره، کبود، کدر، مشکی ۳. ابهامآمیز، مبهم ۴. ایل، خاندان، طایفه، قبیله، قوم، نسل ۵. جنس، گونه، نو