معنی دِلْ شُسْتَ

جست‌وجوی مشابه

ارتباط، اشتیاق، تعلق، تعلقخاطر، تمایل، شوق، عشق، علاقه، علقه، محبت

دلبر، دلبند، دلداده، دلدار، دلربا، محبوب، محبوبه، ، معبود، معشوق، نگار، یار

۱. فواد، قلب ۲. خاطر، ضمیر ۳. شکم ۴. درون، مرکز، میان، وسط ۵. جرات، زهره، شهامت

دلبستن، دوست داشتن، علاقهمند شدن، دلبستهشدن، عاشق شدن

دلشکسته، شکستخورده، مایوس، محروم، ناامید، ناشاد، نامراد، نومید ≠ کامروا، کامیاب

۱. دلبستگی، علاقه، علقه، وابستگی ۲. دلبستگی داشتن، دل بستن ۳. آویختن

تمایل، دلبستگی، علقه، وابستگی

تعشق، دلبستگی، دلدادگی، شیفتگی، عشق، علاقه، علاقهمندی، محبت، مهر ≠ بیزاری