حق داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. محقبودن، سزاوار بودن، مستحق بودن ۲. درخوربودن، شایسته بودن ۳. راست گفتن، درستگفتن ۴. منطقی برخورد کردن
باک داشتنفرهنگ مترادف و متضاداندیشه داشتن، بیم داشتن، ترسیدن، پروا کردن، واهمه داشتن، هراسیدن ≠ بی پروا بودن، بیپروایی کردن