تقلبفرهنگ مترادف و متضاد۱. تزویر، جعل، دغلکاری، شید، غش، قلب، نادرستی ۲. دگرگون شدن، قلب شدن ۳. واژگون شدن
حیلهگرفرهنگ مترادف و متضادحیلتباز، حیلتساز، حیلهباز، دغلکار، دوالباز، روباهصفت، فریبکار، گربز، ماکر، محتال، محیل، مردرند، مکار، نیرنگباز