دوستفرهنگ مترادف و متضادآشنا، حبیب، خلیل، دمساز، دوستدار، رفیق، صحابه، صدوق، صدیق، محب، محبوب، محبوبه، مصاحب، معاشر، معشوق، ولی، همراه، همنشین، یار ≠ دشمن، عدو
بختفرهنگ مترادف و متضاد۱. اختر، اقبال، دولت، سرنوشت، شانس، طالع، ۲. بهره، نصیب، قسمت ۳. بختک، عبدالجنه، کابوس
بورسفرهنگ مترادف و متضاد۱. مرکز معاملات اوراقبهادار و سهام ۲. تحصیل به هزینه دولت یاموسسات ۳. شهریه، هزینه تحصیل
تمکنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تعین، تمول، تنعم، توانگری، ثروت، دارایی، دولت، مال، مکنت، منال ≠ افلاس، تهیدستی، فقر ۲. جاه، مقام، منزلت ۳. توانایی، قدرت ≠ ناتوانی ۴. جاگرفتن، جاگیر شدن ۵.