داغفرهنگ مترادف و متضاد۱. حار، سوزان، سوزنده، گرم ۲. علامت، لکه، مهر، نشان، نشانه ۳. اندوه، عزا، غم ≠ سرد
خم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دولا شدن ۲. خمیده شدن، انحنا یافتن، خمیدن ۳. خماندن، کج کردن، خمیده کردن