18 مدخل
خیاط، درزی
۱. بیادب، بیحیا، گستاخ، وقیح، هتاک ۲. پاره، چاک، شکافته، گسیخته ≠ مودب
درزی، دوزنده
خیاط، دوزنده
۱. دوزینه ۲. آمپول
ارغه، دریده، رند، زرنگ، غرشمال، قرشمال، کلاش، نابکار، نادرست
بهسرقترفته، دزدیدهشده، مسروق