دسیسهبازفرهنگ مترادف و متضاد۱. توطئهکننده، توطئهگر، دسیسهچی، دسیسهگر ۲. خدعهگر، دغلباز، فریبکار، مکار، نیرنگباز ≠ صحیحالعمل
توطئه کردنفرهنگ مترادف و متضاددسیسه کردن، ساختوپاخت کردن، تبانی کردن، اسبابچینی کردن، مقدمه چیدن، مقدمهچینی کردن
دسیسهبازفرهنگ مترادف و متضاد۱. توطئهکننده، توطئهگر، دسیسهچی، دسیسهگر ۲. خدعهگر، دغلباز، فریبکار، مکار، نیرنگباز ≠ صحیحالعمل
تبانی کردنفرهنگ مترادف و متضادتوطئه کردن، دسیسه چیدن، دسیسهچینی کردن، ساختوپاخت کردن، توطئهگری کردن، همدستی کردن، همدستشدن